به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام و المسلمین محمدباقر حیدری کاشانی، در همایش «سلوک خانواده مهدی یاوران » در سالن سوره سازمان تبلیغات اسلامی، در تهران اظهارداشت: نظام ابلیسی اهمّیت خانواده را درک کرده و آن را هدف قرار داده است و تمام ابزارها از جمله ابزار رسانه را در خدمت خویش گرفته است.
وی ادامه داد: ما ساز و کارهای درست آرامش خانوادگی عارفانه که بتواند ما را به تمام اهداف بندگی برساند را نمیشناسیم. در چنین زمانه ای که دینداری انسان در لبهی پرتگاه قرار میگیرد، از مهمترین راه حل های پیشوای دین، راهکار خانواده محوری و خانواده درمانی است.»
نویسنده کتاب « خانواده و تربیت مهدوی»، بیان داشت: در فصل آخر این کتاب، سیمای آخرالزّمانی خانواده به تصویر کشیده شده است در برخی از روایات محور قرار دادن خانه مورد تاکید قرار گرفته است، بطوریکه امام علی (ع) در روایتی می فرمایند؛ «در شرایط آخرالزّمان گلیمی از گلیم خانهتان باشید تا برپایی امر ما».
حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی معنی این روایت را برخلاف نظر برخی مفسّران که انزواطلبی و دوری گزینی معرفی میکنند، محور قرار دادن خانواده عنوان کرد و گفت: این به معنای ملازمت حداکثری خانه و خانواده است. برای آنکه به درجات لازم بندگی و آرامش لازم را از آن منزل به دست باید آورد.
این محقق و پژوهشگر عرصه مهدویت در بخش دیگری از سخنانش به معرفی چهار نوع سلوک خانواده مورد اشاره در قرآن تاکید کرد و افزود: « خانواده شیطانی »، « خانواده نیمه شیطانی»، « خانواده نیمه رحمانی » و « خانواده رحمانی » از جمله مواردی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است.
وی به ویژگی سلوک اوّل یا خانواده های شیطانی اشاره کرد و گفت: در این سلوک، همسران هر دو خبیث و از شمار «عباد الشیطان» هستند و صفر تا صد این خانواده را شیاطین الهام و وحی میکنند تا روش و منششان به چه صورت باشد. خوراک، پوشاک، راه رفتن و نشست و برخاستشان شیطانی و برخاسته از الهام شیطانی است. نمونه این خانوادهها در سوره مسد امده است. بدین ترتیب این نوع از سلوک خانوادگی را «خانواده های ابولهبی» میخوانیم.
حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی گفت: شوهر در این خانواده همیشه «آتش بیار» معرکه است: «ناراً ذات لهب». این آتش از دیدگاه عرفانی همان رذایل و گناه است. زن نیز در چنین خانواده ای هیزمکش آتش است و مرد را به انجام رذایل تشویق و همکار او در این مسیر است.
وی به خصوصیات سلوک دوم یا خانواده های نیمه شیطانی پرداخت و افزود: شوهر در این خانواده عبادالشیطان است؛ امّا همسر بندهی خداوند است. این خانواده در قرآن «فرعونی- آسیهای» است. یک طرف این خانواده در حال به استضعاف کشیدن اهل خانواده و استکبار ورزی است و در نقطهی مقابل، بانویی قرار دارد که در این زمینه با شوهر همخوانی ندارد و با خداوند معامله میکند. چه بسا این بانو برای نجات فرزندان مسئولیت آسیه را به دوش میکشید. در این خانواده شوهر اهل هلاکت و بانو اهل نجات خواهد بود.
استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: بر اساس روایات حضرت آسیه در شمار رجعت کنندگان آورده شده است، لذا میتوان گفت در چنین خانواده ای میتوان بستری برای پرورش مهدی یاوران ایجاد کرد.
خطیب توانای حوزه علمیه سلوک سوم را خانوادههای نیمه رحمانی توصیف کرد و اظهارداشت: در این خانواده شوهر نجیب و همسر خبیث است؛ خانوادههای «نوحی- والههای». بانو در این خانواده والهه و شیدای دنیاست و در مسیر بندگی شیطان وارد میشود. خانوادهی حضرت لوط و همسرش نیز در این شمار میگنجند. در چنین خانواده ای هم میشود به دنبال مهدی یاوری بود. چرا که پدران این خانواده عزم مهدییاوری دارند.
حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی به تبیین سلوک چهارم یا خانواده های رحمانی پرداخت و بیان داشت: در این نوع خانواده، شوهر و همسر هر دو فراری از شیطان و در شمار عبادالرحمن هستند. همدل، همفکر، همزبان، همتا و هم کفو در آرمانهای الهی و عرفانی. این خانواده ها را «ابراهیمی» مینامیم. مرد در این خانواده «آرامش بار» و زن «آرامش بیار» است. مرد فرمان زندگی را به دست میگیرد و زن به عنوان کمک دست و دستیار او بنشیند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به 10 الگو و شاخصه خانواده های ابراهیمی و خدامحور اشاره کرد و گفت: در یک نگاه کلان 10 الگوی خانواده ابراهیمی را قرآن برای خانواده های رحمانی الگوپردازی میکند. در الگوهای قرآنی، سیر تکامل خانواده از خانواده ی نخستین، حضرت آدم و حوّا، سخن گفته میشود تا به خانواده محمّدی میرسد و در نهایت در سوره کوثر، خانواده علوی فاطمی را به تصویر میکشد که اوج تکامل خانواده است.
این محقق و پژوهشگر حوزوی افزود: خانواده آدمی؛ سلوک در این خانواده، تائبانه (توبه کننده) است. از تمام نفوذگاهها و وسوسههای شیطانی، از تمامی گناهان و معاصی به سوی خداوند به صورت حقیقی بازگشت میکنند. در تمام خانواده های ترسیم شده در قرآن میتوان ردّ پای نفوذ ابلیس در دل خانواده را مشاهده کرد.
وی ادامه داد: خانواده ابراهیمی؛ در این خانواده کاملاً نسبت به دشمن مبین خود که دشمنی اش خبیثانه است، آگاهی و هوشیاری وجود دارد. چنانچه در روایات میبینیم که ابلیس در ماجرای قربانی شدن اسماعیل نبی(ع)، ابتدا به سراغ هاجر میرود و او میفرماید که خواب نبیّ خدا جز فرمان خداوند نیست و باید این کار انجام شود. بعد از این به سراغ فرزند خانواده، اسماعیل میرود و او نیز سر به فرمان خداوند میگذارد و میفرمایند: «انشاء الله که او مرا از صابران خواهد یافت.» این هنر «نه گفتن به شیطان» است.
حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی بیان داشت: حضرت ابراهیم(ع) نیز با شناسایی شیطان – در حالی که او به شکل پیرمردی نصیحت گو ظاهر شده بود- به سوی او سنگاندازی کرد، لذا «بت شکنی» و «شیطان شناسی و شیطان ستیزی» ویژگی خانواده ابراهیمی است. اعضای خانواده ابراهیمی در دل خود تمامی بتهای منیّت را میشکنند چونانکه روزی ابراهیم نبی بتهای شهر را شکست.
وی از چهارم خانواده با عنوان « شعیبی » یا « غیرتمند» یاد کرد و گفت: پنجم خانواده ایوبی، که سلوک آنان صبورانه است در برابر مصائب، بیماریها و سختیها که این شداید را عاملی برای قرب بیشتر به پروردگار تلقی میکنند.
وی اظهارداشت: ششم خانواده موسوی که شاخصه اصلی آنان، شرح صدر است. با چنین گنجایش و دریادلیای است که خداوند در نتیجه آن به آنان یسر در امور میبخشد.
استاد حوزه علمیه هفتمین خانواده را « سلیمانی » که سلوکشان صادقانه است، نامید و افزود: سلیمان نبی و بلقیس فرزندی داشتند که از ناحیه دو پا و دو دست فلج بود. روزی در برابر این فرزند حضرت بلقیس و سلیمان هر دو اقرار آوردند که حاضرند تمامی ثروت و مکنت خود را بدهند و سلامتی فرزندشان بازگردد. خداوند الهام کرد که قیمت سلامتی این فرزند، ثروت و مکنت آن دو نیست، بلکه آن است که این زن و شوهر با هم در تمامی موارد صادق باشند. حتی در وقت کتمان اسرار. در پی اقرار این دو زن و شوهر و صداقت کاملشان با یکدیگر، دو دست و دو پای فرزند به سلامت گرایید.
حجت الاسلام حیدری کاشانی، هشتم خانواده را « زکریایی » که سلوکشان عارفانه و عاشقانه است، توصیف کرد و ادامه داد: نهمین خانواده «محمّدی» است و خانواده « علوی و فاطمی » دهمین خانواده را تشکیل می دهند.
وی به سلوک خانواده دهم اشاره کرد و گفت:خانواده علوی فاطمی، دارای خصوصیت هایی هستند که میتوان این سلوک را در سوره انسان و سوره کوثر به زیبایی مشاهده کرد، در این مورد اخیر نمیتوان نامگذاری کرد؛ چرا که بالندهترین الکوی خانواده رحمانی است و محدود به یک سلوک نمیشود.
وی در ادامه به اهداف مهم خانواده مهدوی پرداخت و گفت: رسیدن به «آرامش و عشق» و «افزایش ایمان در اثر این آرامش» مهمترین هدف هاست بطوریکه این اهداف به آیات 74 سوره فرقان و آیات سوره روم بازگرداند.
وی با عنوان این نکته که بیشترین دعای قرآنی که در قنوت نمازهای امام علی(ع) خوانده شده است، آیه 74 سوره فرقان « رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِمام» می باشد، افزود: مقام قرّه العینی مقام آرامش است، و قرّه العینی به معنی روشنی چشم است امّا این واژه از قرار میآید، یعنی آرامشی که از چشمها بتوان آن را دریافت. به عبارت دیگر مقام قرّة العینی، مقام آرامش خانوادگی است؛ آرامشی که نتیجه آن بهشتی شدن تمام اعضای خانواده باشد و در نتیجه این مورد، رسیدن به پیشوایی متّقین است.
این محقق و پژوهشگر علوم اسلامی افزود: قرّة العین در معنای دیگری در تعبیر علامه طباطبایی است، اشک سرد است که از روی شوق میریزد؛ برخلاف اشک گرم که مثلاً برای داغ حضرت سید الشهداء ریخته میشود. به عبارت دیگر اعضای خانواده به گونه ای باشند که اعضای خانواده از شوق دیدن همدیگر اشک عاشقانه بریزند. این خانوادهی مطلوبی است که اسلام مدّ نظر دارد.
انتهای پیام 313/17